اوج پرواز



عکس از: محدثه اداوی»

 

 

من، زندگی، موسیقی»

 
 
پشت پرده های جادوی موسیقی»
 
 
موسیقی هنری است شنیداری، اگر شما برای خودتان، احساساتتان، شخصیتتان، روح و روانتان، و زمانی که برای گوش دادن به موسیقی می گذارید ارزش قائل باشید، برای شنیدن نیازمند اصولی خواهید بود و قطعا به نتیجه می رسید که هر چیزی که آهنگین باشد ارزش شنیدن را ندارد.
 
 

نویسنده این کتاب محمد داستانپور» در شش فصل، سعی دارد از ابعاد گوناگون (روانشناسی، علمی و پزشکی، اجتماعی، دیدگاه فلسفی و هنری، ی، دینی و فقهی) به هنر موسیقی بپردازد.

در این کتاب به سوالهای بسیاری در باب موسیقی پاسخ داده شده از جمله:

موسیقی چگونه شخصیت سازی می کند؟

هر کدام از انواع موسیقی ها چه ویژگیهایی دارد؟

نظر فلاسفه و متفکران و دانشمندان غربی درباره موسیقی چیست؟

موسیقی چه تاثیراتی بر سیستم عصبی انسان می گذارد؟

آیا موسیقی انسان را به آرامش می رساند؟

چرا برخی ها موسیقی شاد دوست دارند و برخی موسیقی غمگین؟

آیا گوش دادن به موسیقی اراده انسان را ضعیف می کند؟

آیا موسیقی از منظر موسیقی دانها به خوب و بد تقسیم می شود؟

چگونه موسیقی باعث بوجود آمدن عشق های آتشین می شود؟

نقش پر رنگ موسیقی در فیلمهای هالیوود برای تخریب باورهای اسلامی و دینی چگونه است؟

اینکه ما از گوش دادن به موسیقی لذت می بریم دلیل بر خوب و مفید بودن موسیقی نیست؟

آیا رابطه ای بین موسیقی و شیطان وجود دارد؟

آیا گوش دادن به موسیقی در حین مطالعه تمرکز انسان را افزایش می دهد؟

آیا اسلام با خوشی و شادی و لذت مخالف است؟

گفته می شود که موسیقی غذای روح است پس چرا برخی با آن مخالفت می کنند؟

تاثیر موسیقی درمانی در درمان برخی بیماری ها تا چه حد است؟

ویژگیهای موسیقی های ممنونه و حرام از نظر فقهی چیست؟

نظر اهل البیت (ع) درباره موسیقی چیست؟

آیا گوش دادن به موسیقی باعث مرگ زودرس می شود؟

جایگاه موسیقی در تهای کلان جهانی چیست؟

چرا برخی از نوازندگان عاقبت دچار جنون و دیوانگی شده اند؟

چه رابطه ای بین موسیقی و کم شدن حیا و غیرت وجود دارد؟

 


Image result for کرونا

 

نگاهی الهی و فلسفی ما به ویروس کرونا»

 

استاد اصغر طاهرزاده»

 

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با توجه به این‌که پدیده‌ی کرونا این سؤال را به میان آورده که نگاه الهیاتی ما به آن چگونه و از چه زاویه‌ای باید باشد، نکاتی یا رویکرد فلسفی به موضوع عرض می‌شود.

حادثه‌ها و مصائب به‌خصوص که هیچ تجربه‌ای از خداوند بهتر از تجربه‌ی ایمان در خطرات خالصانه نیست، به همان معنایی که قرآن در وصف آن، واژه‌ی دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّین‏» به‌کار می‌برد و می‌فرماید: فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُونَ.» (عنکبوت/۶۵).

۱. عقل در بستر طبیعی خود متوجه مخلوقیت عالم است و پایدارماندن بر عهدِ عقلی در چنین بحران‌هایی اقتضا می‌کند که متوجه‌ی خالق عالم و نقش او در چنین شرایطی باشیم.

 

۲. خالق عالم به اعتبار آن‌که منشاء وجود عالم و موجودات است، خودش عین وجود است و بنا به گفته‌ی صدرالمتألهین عین وجود، عین کمال، یعنی عین علم و حکمت و قدرت و سایر کمالات است.

 

۳. خالق عالم، خالق هر موجودی است با تمام لوازم و آثار وجودی‌اش. یعنی خالق هر کدام از ماست با تمام نسبت‌هایی که با اطراف خود داریم و خالق تمام ابعاد شخصیت ماست هرچند مرحله‌ی نوجوانی ما به جهت تقدّم مرحله‌ی کودکیِ‌مان بر نوجوانی‌مان، در ابتدا مرحله‌ی نوجوانی ما به ظهور نمی‌آید، ولی خداوند در اراده‌ی خود همه‌ی مراحل وجودیِ ما را خلق کرده، به اعتبار آن‌که اراده‌ی او واحد است و با یک اراده مخلوق خود را اراده و خلق می‌کند. (۱) هرچند مراحل شخصیت ما به تدریج ظهور کند.

 

۴. وقتی خداوند خالق وجود عالم است، تمام ابعاد وجودی عالم در قبضه‌ی اوست، به همان معنایی که فرمود: وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ إِلَیْهِ الْمَصیر» پس رابطه‌ی مخلوق با خالقش که آن را خلق کرده، رابطه‌ای است که همه‌ی ابعاد مخلوق را در برگرفته و جدایی مخلوق از خالق از نظر تکوینی معنا ندارد، به‌خصوص اگر متوجه باشیم هویت مخلوق، هویت تعلّقی است و مخلوق عین ربط به خالقش می‌باشد.

 

۵. با توجه به نحوه‌ی ارتباط عالمِ وجود با خدا، خداوند در تمام مراحل عالم، حضوری مطلق و فعّال دارد و اگر برگی از درختی فرو افتد از اذن و علم خدا خارج نیست وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُها» این آیه در واقع گزارشی است از نگاهی که هر اندیشمندی می‌تواند بدان دست یابد.

 

۶. خالقِ عالم مطابق علم و حکمت خود دارای سنت‌ها و تقدیراتی است. حکمت الهی اقتضا می‌کند تا انسان‌ها را در شرایط خوف و جُوع و ضررهای مادی و جانی امتحان بکند تا انسان‌ها در دل این سختی‌ها پرورانده شوند و شخصیت‌هایی که صابرند، صبرشان به ظهور آید (۲) و در دل چنین سنتی است که اندیشه‌ها به‌کار گرفته می‌شوند تا از یک طرف راه‌های عبور از سختی‌ها شناخته شوند و انسان با عقلانیت خود در مورد عبور از سختی‌هایی که پیش می‌آید بیندیشد و رشد کند، و از طرف دیگر با توجه به آن‌که می‌داند عالم در قبضه‌ی خداوند است در رجوع به خداوند به رازِ وجودی آن سختی‌ها فکر کند که اگر آن سختی‌ها برای پرورش انسان‌هاست، مسیر صبر و مقاومت را در مقابل آن‌ها پیشه نماید و می‌یابد که آن سختی با رحمت الهی هماهنگ است، و اگر در سنت وَ ما أَرْسَلْنا فی‏ قَرْیَةٍ مِنْ نَبِیٍّ إِلاَّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ» (اعراف/۹۴) می‌باشد تا در ازاء آن سختی‌ها و تهاجم‌هایی که به انسان‌ها و جوامع می‌شود، رجوع به حق نموده و در محضر خداوند به تضرّع آیند و با تضرّع و توبه، مزاحمت‌های آن سختی‌ها را از سرِ خود کم کنند، به فکر توبه و تجدید نظر نسبت به آنچه انجام داده‌اند و در آن قرار دارند بیفتند. اینجاست که جایگاه بلاهای طبیعی و غیرطبیعی روشن می‌شود بدون آن‌که گمان کنیم عالم از دست خداوند خارج شده. هر بلایی که می‌خواهد باشد. عمده برخوردِ عقلانی از یک طرف و برخورد الهیاتی از طرف دیگر با پدیده‌ای است که امروز به صورت کرونا به میان آمده است تا با عقلانیت خود جایگاه نظریات علمی و بهداشتی نادیده گرفته نشود - اعم از جایگاه طبّ جدید و یا طب سنتی- و با الهیات خود طوری با آن پدیده برخورد کنیم که از راه‌های گشوده‌ی حضرت حق در این‌گونه مصائب بهره‌مند شویم و خود را دست‌بسته در مقابل آن ویروس احساس نکنیم و از برکات نگاه توحیدی جهت حضور در عالم محروم شویم به‌خصوص که حضرت جواد (ع) می‌فرمایند: مَوْتُ‏ الْإِنْسَانِ‏ بِالذُّنُوبِ‏ أَکْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالْأَجَلِ وَ حَیَاتُهُ بِالْبِرِّ أَکْثَرُ مِنْ حَیَاتِهِ بِالْعُمُرِ» مرگ آدمی به سبب گناهان بیشتر از مرگ به واسطه‌ی اَجَل است، و ادامه‌ی حیاتش به سبب نیکوکاری بیشتر از حیاتش به واسطه‌ی عمر طبیعی است.

 

۷. معلوم است که خالق عالم و اقتضائات نظام احسن هستی برای هر مخلوقی جای و جایگاهی قائل است و تقدیرات انسان‌ها نیز از یک طرف وجهی از وجوه آن‌هاست و از طرف دیگر در نسبت با عالم، اندازه‌ای است مشخص شده و به همین جهت آموزه‌های دینی متذکر می‌شوند که مرگ و حیات انسان‌ها دارای اندازه‌های مشخص است و کسی را یارای عبور از مرگی که برای او مقدر شده‌است نمی‌باشد، هرچند خوب مردن و یا بد مردن را خود انسان ها برای خود شکل می‌دهند. قرآن می‌فرماید: قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْرا» (طلاق/ ۳) خداوند برای هر موجودی اندازه‌ای در عالم مشخص کرده و یا می‌فرماید: إِنَّا کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَر» (قمر/ ۴۹) البته ما هرچیزی را به اندازه آفریدیم و نیز قرآن در آیه‌ی ۲۲ سوره‌ی حدید می‌فرماید: ما أَصابَ مِنْ مُصیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فی‏ أَنْفُسِکُمْ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیر» هیچ مصیبتى در زمین و نه در وجود شما روى نمى ‏دهد مگر این‌که همه‌ی آن‌ها قبل از خلقت‌شان در کتابی بوده است و این امر براى خدا آسان است‏. با توجه به این امر می‌فرماید: وَ مَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللّهِ کِتَابَاً مُؤَجَّلاً وَ مَن یرِدْ ثَوابَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَ مَن یرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِی الشَّاکِرِینَ»؛ هیچ‌کس جز به فرمان خدا نمی‌میرد، که خدا مرگ را مقررشده معین کرده است و هرکس پاداش این جهان را بخواهد از آن به او خواهیم داد.» (آل‌عمران/ ۱۴۵) و نیز می‌فرماید: إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُونَ» (یونس/ ۴۹) یا فرمود: نَحْنُ قَدَّرْنا بَیْنَکُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقینَ.» (واقعه/ ۶۰)

 مهم آن است که به تقدیرات خود راضی شویم تا بهشتی در مقابل ما گشوده شود. به همین جهت حضرت علی (ع) در دعای کمیل از خداوند تقاضا می‌کنند: اللّهمّ انّى اَسْئلُکَ اَنْ تَجْعَلَنى بِقِسْمِکَ راضیاً قانِعاً» خداوندا! ما را طوری بپروران که از قسمت‌هایی که برای ما مقدر کرده‌ای راضی و قانع باشیم. این یعنی خوب بودن به دست ماست ولی اندازه‌ی بودنِ» ما در دنیا، در اختیار خالق عالم است؛ خودمان باید سرنوشت خود را تبدیل به نیکی کنیم به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم»(رعد/ ۱۱) یعنی نقش آموزه‌های دینی در این‌جا آن است که: إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً» (انسان/ ۳) تا معلوم شود انسان در تعالی‌بخشیدن به سرنوشت خود، دست‌بسته نیست و بلاها، خواب‌ها را بیدار و دل‌ها را متوجه‌ی خدا می‌کند تا جهت دفع این بیماری، منوّر به الهامات علمی شوند.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته»

 

دانلود شرح صوتی متن»

 


۱) فرمود: وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَر» (قمر/۵۰)

۲) قرآن در این رابطه می‌فرماید: وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرین‏» (بقره/۱۵۵)


متن مناجات تائبین | هدانا | HADANA.IR

 

شرح کامل مناجات تائبین»

 

شامل۱۳ جلسه شرح صوتی به همراه متن مناجات»

 

استاد اصغر طاهرزاده»

 

 

دانلود جلسة اول (ضرورت دعا در ارتقاء روح)»

 

دانلود جلسة دوم»

 

دانلود جلسة سوم»

 

دانلود جلسة چهارم»

 

دانلود جلسة پنجم»

 

دانلود جلسة ششم»

 

دانلود جلسة هفتم»

 

دانلود جلسة هشتم (معنی توبه ۱)»

 

دانلود جلسة نهم (معنی توبه ۲)»

 

دانلود جلسة دهم (توبه عامل تغییر اساسی)»

 

دانلود جلسة یازدهم (ادب به رحم آوردن رب)»

 

دانلود جلسة دوازدهم (فلسفة ارتباط با خدا از طریق اسماء)»

 

دانلود جلسة سیزدهم (توبه عامل توحد روح)»

 

 

متن مناجات تائبین»

 

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اِلهى اَلْبَسَتْنِى الْخَطایا ثَوْبَ مَذَلَّتى، وَجَلَّلَنِى التَّباعُدُ مِنْکَ لِباسَ مَسْکَنَتى،

خدایا خطاها و گناهان لباس خوارى بر تنم کرده و دورى از تو جامه بیچارگى بر تنم افکنده

وَاَماتَ قَلْبى عَظِیمُ جِنایَتى، فَاَحْیِهِ بِتَوْبَة مِنْکَ یا اَمَلى وَبُغْیَتى، وَیا سُؤْلى وَمُنْیَتى،

و بزرگ جنایتم دلم رامیرانده پس تو زنده اش کن به بازگشت خودت (بسوى من) اى آرزو و مقصودم و اى خواسته و آرمانم

فَوَعِزَّتِکَ ما اَجِدُ لِذُنوُبى سِواکَ غافِراً، وَلا اَرى لِکَسْرى غَیْرَکَ جابِراً،

به عزتت سوگند براى گناهانم جز تو آمرزنده اى نیابم و براى شکستگیم جز تو شکسته بندى نبینم

وَقَدْ خَضَعْتُ بِالاِْنابَةِ اِلَیْکَ، وَعَنَوْتُ بِالاِْسْتِکانَةِ لَدَیْکَ، فَاِنْ طَرَدْتَنى مِنْ بابِکَ فَبِمَنْ اَلُوذُ،

و من بوسیله آه و ناله بسوى تو بدرگاهت خاضع گشته و با زارى در برابرت خود را به خوارى کشاندم، پس اگر توام از درگاه خویش برانى در آن حال به که روآورم؟

وَاِنْ رَدَدْتَنى عَنْ جَنابِکَ فَبِمَنْ اَعُوذُ، فَوا اَسَفاهُ مِنْ خَجْلَتى وَافْتِضاحى،

و اگر توام از نزد خویش بازگردانى به که پناه برم؟ و بس افسوس از شرمندگى و رسواییم

وَوالَهْفاهُ مِنْ سُوءِ عَمَلى وَاجْتِراحى، اَسْئَلُکَ یا غافِرَ الذَّنْبِ الْکَبیرِ، وَیا جابِرَ الْعَظْمِ الْکَسیرِ،

و اى دریغ از کار بد و گناهانى که بدست آورده ام از تو خواهم اى آمرزنده گناه بزرگ و اى شکسته بند استخوان شکسته

اَنْ تَهَبَ لى مُوبِقاتِ الْجَرآئِرِ، وَتَسْتُرَ عَلَىَّ فاضِحاتِ السَّرآئِرِ،

که ببخشى بر من گناهان نابود کننده ام را و بپوشى بر من کارهاى پنهانى رسوا کننده را

وَلا تُخْلِنى فى مَشْهَدِ الْقِیامَةِ مِنْ بَرْدِ عَفْوِکَ وَغَفْرِکَ، وَلاتُعْرِنى مِنْ جَمیلِ صَفْحِکَ وَسَتْرِکَ،

و مرا در بازار قیامت از نسیم جان بخش عفو و آمرزشت محروم نفرمایى و از لباس زیباى گذشت و چشم پوشى خود  ام نکنى

اِلهى ظَلِّلْ عَلى ذُنُوبى غَمامَ رَحْمَتِکَ، وَاَرْسِلْ عَلى عُیُوبى سَحابَ رَاْفَتِکَ،

خدایا سایه ابر رحمتت را بر گناهانم بینداز و ابرریزان مهربانى و رأفتت را براى شستشوى عیب هایم بفرست

اِلهى هَلْ یَرْجِعُ الْعَبْدُ الاْبِقُ اِلاَّ اِلى مَوْلاهُ، اَمْ هَلْ یُجیرُهُ مِنْ سَخَطِهِ اَحَدٌ سِواهُ،

خدایا آیا بنده فرارى جز به درگاه مولایش به کجا بازگردد یا آیا کسى جز او هست که وى را از خشم او پناه دهد

اِلهى اِنْ کانَ النَّدَمُ عَلَى الذَّنْبِ تَوْبَةً فَاِنّى وَعِزَّتِکَ مِنَ النّادِمینَ،

معبودا اگر پشیمانى بر گناه توبه محسوب شود پس به عزتت سوگند که براستى من از پشیمانانم

وَاِنْ کانَ الاِْسْتِغْفارُمِنَ الْخَطیـئَةِ حِطَّةً فَاِنّى لَکَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرینَ، لَکَ الْعُتْبى حَتّى تَرْضى،

و اگر آمرزش خواهى از خطا آن را پاک کند پس براستى من از آمرزش خواهانم خدایا تو را سزد که مرا مؤاخذه کنى تا گاهى که خشنود شوى

اِلهى بِقُدْرَتِکَ عَلَىَّ تُبْ عَلَىَّ، وَبِحِلْمِکَ عَنّىِ اعْفُ عَنّى، وَبِعِلْمِکَ بى اِرْفَقْ بى،

خدایا به همان قدرتى که بر من دارى توبه ام بپذیر و به بردباریت از من بگذر و به همان علمت که به احوالم دارى با من مدارا کن

اِلهى اَنْتَ الَّذى فَتَحْتَ لِعِبادِکَ باباً اِلى عَفْوِکَ، سَمَّیْتَهُ التَّوْبَةَ،

خدایا تویى که درى از عفو خود بسوى بندگانت باز کردى و نامش را توبه گذاردى

فَقُلْتَ: تُوبُوا اِلَى اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً. فَما عُذْرُ مَنْ اَغْفَلَ دُخُولَ الْبابِ بَعْدَ فَتْحِهِ،

و فرمودى بسوى خدا بازگردید با توبه صادقانه» پس دیگر چه عذرى دارد آن کس که از وارد شدن در این در باز شده غفلت ورزد

اِلهى اِنْ کانَ قَبُحَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ،

خدایا اگر براستى سر زدن گناه از بنده ات زشت است ولى گذشت نیز از نزد تو نیت

اِلهى ما اَنَا بِاَوَّلِ مَنْ عَصاکَ فَتُبْتَ عَلَیْهِ، وَتَعَرَّضَ لِمَعْرُوفِکَ فَجُدْتَ عَلَیْهِ،

معبودا من نخستین کسى نیستم که نافرمانیت کرده و توبه پذیرش گشته اى و خواستار احسانت گشته و تو بر او احسان کرده اى،

یا مُجیبَ الْمُضْطَرِّ، یا کاشِفَ الضُّرِّ، یا عَظیمَ الْبِرِّ، یا عَلیماً بِما فِى السِّرِّ، یاجَمیلَ السِّتْرِ،

اى پذیرنده بیچاره اى غم زدا اى بزرگ احسان اى داناى اسرار نهان اى نیکو پرده پوش

اِسْتَشْفَعْتُ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ اِلَیْکَ، وَتَوَسَّلْتُ بِجَنابِکَ ]بِحَنانِکَ[ وَتَرَحُّمِکَ لَدَیْکَ،

شفیع گردانم نزد تو جود و کرمت را و توسل جستم به حضرتت و به مهربانیت و ترحّمت در پیش تو

فَاسْتَجِبْ دُعآئى، وَلا تُخَیِّبْ فیکَ رَجآئى، وَتَقَبَّلْ تَوْبَتى،

پس دعایم مستجاب کن و امیدم را درباره خودت به نومیدى مبدل مکن و توبه ام را بپذیر

وَکَفِّرْ خَطیئَتى بِمَنِّکَ وَرَحْمَتِکَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

و گناهم را به کرم و مهربانى خود نادیده گیر اى مهربانترین مهربانان.

آخرین جستجو ها